انجام عمل جراحی طی دوران بارداری مستلزم بررسی مزایا و خطراتی است که متوجه مادر و جنین میباشد. جراحی در دوران بارداری خطراتی برای مادر و جنین دارد از جمله در جراحی تیروئید و پاراتیروئید ممکن است خطرات فیزیولوژیک مرتبط با بیماری غدد و عملکرد آن هم در مادر و هم جنین به وجود آید. در این موارد معمولاً ارزیابی غده تیروئید از طریق تست FNAB و اولتراسوند صورت میگیرد. به طور کلی، جراحی تیروئید به جز در مواردی که نقص در مجاری تنفسی ایجاد شده است و در سرطانهای مهاجم میتواند تا پس از زایمان به تعویق بیفتد. در مقابل توصیه میشود که به منظور اجتناب از وارد شدن اثرات نامطلوب به نوزاد، جراحی پاراتیروئید طی دوران بارداری انجام شود.
اگر چه جراحی در هر فردی خطرات و مزایایی دارد اما در دوران بارداری، مادر و جنین هر دو تحت تأثیر خطرات بیهوشی و جراحی قرار میگیرند. از آنجا که بیمار باردار در یک حالت فیزیولوژیک خاص قرار دارد باید فاکتورهای دیگری نیز در مورد آمادهسازی قبل از عمل و تکنیکهای مورد استفاده در حین عمل در نظر گرفته شود. در همین راستا بیماریها و جراحیهای غده تیروئید و پاراتیروئید نیز خطرات خاصی را به مادر و جنین تحمیل میکند. در یک مطالعه مروری، با بررسی ۷۲ مقاله به توضیح این موضوع پرداخته شده است.
علاوه بر عوارض عمومی مرتبط با اعمال جراحی، عوارض خاص جراحی در دوران بارداری شامل سقط جنین، ناهنجاریهای مادرزادی ناشی از دریافت داروهای بیهوشی، خفگی جنین در داخل رحم، خونریزی، عفونت و زایمان زودرس است.
با انجام جراحی حین بارداری، احتمال سقط جنین در بارداریهایی که قبل از هفته سیزدهم و بین هفته سیزدهم و بیستم تشخیص داده شدهاند به ترتیب حدود ۱۶-۸% و ۴-۲% بوده است. کوهن کِرِم و همکارانش در یک مطالعه مروری بر روی ۵۴ مقاله در مورد نتایج بارداری بعد از مداخلات جراحی (غیر از زایمان) دریافتند احتمال سقط جنین در افرادی که در سه ماهه اول بارداری تحت عمل جراحی قرار گرفتند، حدود ۱۰٫۵% است. شواهد نشان میدهد که در اوایل بارداری باید جراحیهای انتخابی را به منظور کاهش آسیب به جنین، به تعویق انداخت. اغلب متخصصین موافق این موضوع هستند که به منظور جلوگیری از سقط جنین یا تولد نوزاد نارس، عمل جراحی در سه ماهه دوم انجام شود. جراحیهایی که در سه ماهه اول بارداری انجام میشود، در ۳٫۹% از موارد با نقصهای جدی هنگام تولد همراه بودند. به طور کلی، زایمان زودرس، تولد نوزاد نارس و زایمان نوزاد با وزن کمتر از ۱۵۰۰ گرم از مهمترین خطرات جراحی طی بارداری هستند.
انتخاب نوع بیهوشی باید بر اساس شرایط عمومی مادر، ناحیه تحت جراحی، نوع عمل جراحی و تجربه متخصص بیهوشی صورت گیرد. بیحسی موضعی در مقایسه با بیهوشی عمومی، ایمنی بیشتری برای یک زن باردار به وجود میآورد. از عوارض عمده بیحسی موضعی، افت فشار خون ثانویه مادر است. کاهش فشار خون میتواند ناشی از ترکیبات موجود در ماده بیحسی باشد که منجر به بلوک شدن سیستم سمپاتیک میشود. این امر میتواند باعث کاهش خونرسانی به جفت شود که در برخی موارد برای جنین خطرناک خواهد بود. کاهش فشار خون باید فوراً با تجویز کریستالوئیدها یا داروهایی که عمدتاً اثرات بتا آدرنرژیک دارند مانند افدرین، درمان شود. بکارگیری بیحسی موضعی در اعمال جراحی بیماران باردار به ویژه جراحیهای تیروئید و پاراتیروئید بسیار رایج است.
قبل از تجویز داروهای بیهوشی عمومی باید ارزیابی دقیقی از مجاری تنفسی صورت گیرد. از هفته دوازدهم بارداری باید از طریق تجویز داروهای بلوک کننده H2 و متوکلوپرامید از آسپیراسیون جلوگیری کرد. لولهگذاری فوری از طریق غضروف کریکوئید نیز توصیه میشود. تورم، افزایش وزن و افزایش حجم پستان ممکن است لولهگذاری در نای را با مشکل روبهرو کند به همین دلیل باید مجموعهای از لارینگوسکوپها و سایر تجهیزات مورد نیاز برای باز کردن مجاری تنفسی در دسترس باشد. همزمان با بارداری ممکن است تورم مویرگهای پوشش مخاطی در مجاری تنفسی فوقانی وجود داشته باشد که با عفونت مجاری هوایی فوقانی نیز بدتر میشود. در این شرایط، دستکاری مجاری هوایی نیاز به مراقبت بیشتری خواهد داشت و بهتر است از لولههای کوچکتری برای لولهگذاری داخل نای استفاده شود. از لولهگذاری در مجاری تنفسی بینی باید اجتناب کرد. برای محافظت از شرایط فیزیولوژیک جنین نیز تنظیم مقادیر کافی اکسیژن و دیاکسیدکربن، حیاتی است. ضربان قلب جنین باید قبل و بعد از جراحی ثبت شود.
مانیتورینگ ضربان قلب جنین در هفته شانزدهم بارداری، با استفاده از دستگاه داپلر امکانپذیر میشود. اگر چه استفاده از این دستگاه ممکن است در یک جراحی داخل شکمی مشکل باشد اما در جراحی تیروئید و پاراتیروئید قابل استفاده خواهد بود. قبل از هفته بیست و سوم یا بیست و چهارم بارداری زمانی که جنین هنوز آسیبپذیر است، پایداری شرایط مادر از طریق افزایش فشار خون یا افزایش غلظت اکسیژن ممکن است شرایط جنین را بهبود بخشد.
پُر واضح است که در عمل جراحی فرد باردار، پزشک با مسائل اخلاقی جدی مواجه میشود. اولین ملاحظه، ارزیابی خطرات بیماری برای مادر و امکان به تعویق انداختن جراحی جهت جلوگیری از آسیب به جنین است. خطراتی که جنین را تهدید میکند شامل ناهنجاریهای مادرزادی و از بین رفتن جنین است. این مسائل باید با بیمار مطرح شود تا بتواند به دقت در مورد انجام عمل جراحی یا تعویق آن تصمیم گیرد.
در سال ۲۰۰۹، کوی و همکارانش مطالعهای بر روی ۲۰۱ زن باردار و ۳۱۱۵۵ زن غیر باردار که تحت عمل تیروئید یا پاراتیروئید قرار گرفته بودند، انجام دادند (این دو گروه، از نظر سنی تطبیق داده شده بودند). آنها مشاهده کردند که زنان باردار مدت زمان بیشتری را در بیمارستان بستری شدند (۲ روز در برابر ۱ روز) و هزینههای بستری بیشتری (۶۸۷۳ دلار در برابر ۵۹۶۳ دلار) داشتهاند.
عوارض بعد از عمل جراحی شامل عوارض غدد درونریز (هایپوپاراتیروئیدیسم، هایپوکالمی، تتانی و آسیب راجعه عصبی) و عوارض عمومی جراحی (مشکلات قلبی- عروقی، گوارشی- رودهای، خونی- عروقی، ادراری، ریوی، عفونی و …) در گروه بیماران باردار بیشتر از گروه شاهد (۲۳٫۹% در برابر ۱۰٫۴%) بود. متغیرهای دیگری که به طور چشمگیری احتمال ایجاد عوارض را افزایش میدادند شامل وجود بیماریهای همراه، تشخیص سرطان تیروئید، نژاد غیر از سفید پوست و انجام جراحی توسط جراح کم تجربه بود.
عوارض تهدید کننده جنین که در ۵٫۵ % از بارداریها رخ میدهد شامل سقط عمدی، سقط خود به خودی و یا مرگ جنین بدون سقط، زایمان زودرس، آشفتگی جنین، مرگ داخل رحمی، زایمان نوزاد مرده، کزاز و تتانی ناشی از هایپوکلسمی در نوزاد و هایپوپاراتیروئیدیسم میباشد. عوارض تهدید کننده مادر نیز شامل برداشتن رحم، سزارین، اتساع و کورتاژ است که در ۴٫۵% موارد رخ میدهد. تاکنون موردی از مرگ ناشی از این عوارض گزارش نشده است.
در دهه گذشته، عمل جراحی پاراتیروئید به طور چشمگیری پیشرفت کرده است به طوری که بسیاری از جراحیها با ایجاد برش بسیار کوچکی تحت بیحسی موضعی در کمتر از بیست دقیقه انجام میشود. خطرات و عوارض جراحی پاراتیروئید نسبت به جراحی تیروئید بسیار کمتر است. محققین دریافتند که:
طی دوران بارداری، غده تیروئید بزرگتر میشود و خونرسانی به آن افزایش مییابد. همچنین هورمون محرک تیروئید باعث تأثیر آن بر روی هورمون HCG میشود. در بیشتر بیماران، این تغییرات اثری بر روی تنفس یا غذا خوردن ندارد. در زمان زایمان، وقتی بیمار بیهوش است، وجود توده در تیروئید میتواند منجر به انسداد مسیرهای تنفسی شود؛ گواتری که از طریق معاینات فیزیکی قابل شناسایی است باعث انحراف نای میشود هر چند بیمار بتواند به راحتی تنفس کند. برای بررسی مسیرهای تنفسی، علاوه بر رادیوگرافی میتوان از لارینگوسکوپی فیبراپتیک، ازوفاگوسکوپی و MRI نیز استفاده کرد. مواردی از جراحیهای فوری تیروئید در زنان باردار گزارش شده است که انجام آن به منظور کاهش انسداد قریبالوقوع مجاری تنفسی صورت گرفته است.
به طور کلی، درمان گواتری که باعث فشار بر مری میشود میتواند تا بعد از زایمان به تعویق بیفتد. بیشتر بیماران میتوانند با رعایت یک رژیم غذایی مایع و نرم، این شرایط را تحمل کنند. به ندرت، سرطان پیشرفته تیروئید ممکن است به مری تهاجم داشته باشد و منجر به انسداد کامل آن شود که در این موارد، نیاز به درمان فوری است.
یک گواتر پُرکار (ندولار یا منتشر شده) میتواند با استفاده از داروهای ضد تیروئیدی مانند پروپیل تایواوراسیل و متی مازول درمان شود. هر چند مصرف این داروها ممکن است بر روی جنین، اثرات جانبی داشته باشند. در صورت استفاده مادر از این داروها طی دوران بارداری باید نظارت بر روی رشد گواتر در جنین صورت گیرد. بعد از زایمان باید تستهای عملکردی تیروئید در نوزاد انجام شود تا بتوان هایپوتیروئیدیسم را تشخیص داد.
دیویس و ولچ گزارش کردند که شیوع سرطان تیروئید در آمریکا بسیار بالا است. در این میان، سرطان پاپیلاری تیروئید با اندازه کمتر از دو سانتیمتر افزایش بیشتری داشته است. شیوع این بیماری از ۳٫۶ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در سال ۱۹۷۳ به ۸٫۷ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است که افزایشی معادل ۲٫۴ برابر است. سرطان تیروئید بیشتر در زنان و اغلب در سن باروری رخ میدهد. با افزایش سن در خانمهایی که باردار هستند، احتمال رخداد سرطان تیروئید نیز افزایش مییابد.
در سال ۱۹۷۰، کانینگهام و اسلاگتر مطالعهای بر روی ۷۱ بیمار باردار مبتلا به سرطان تیروئید انجام دادند که از این تعداد، ۸ نفر سرطان پاپیلاری تیروئید داشتند. آنها به این نتیجه رسیدند که بارداری اثر نامطلوبی بر روی مراحل رشد تومور ندارد. در سال ۱۹۷۶، آستریس و دگوروت بیان کردند که زنان مبتلا به سرطان تیروئید بهتر است حامله نشوند. آنها در مورد اینکه عمل جراحی تیروئید باید طی دوران بارداری انجام شود یا بعد از زایمان، معتقد بودند که اگر چه نئوپلازیهای تیروئیدی سرعت رشد پایینی دارند و به طور کلی میتوان پیشبینی خوبی در مورد رشد آنها داشت اما ممکن است بارداری سبب افزایش رشد تومور شود. در حقیقت آنها برای بیماران باردار، برداشتن نزدیک به تمام تیروئید را پیشنهاد میکنند.
دستورالعملی که توسط آبالوویچ و همکارانش برای نقص عملکرد تیروئید طی دوران بارداری و بعد از زایمان ارائه شد، در مورد نحوه درمان چنین ندولهایی توضیح میدهد. آنها پیشنهاد دادند که ارزیابی تشخیصی به جز اسکن رادیواکتیو یدین که منع مصرف دارد باید برای همه خانمها حتی خانمهای غیر باردار انجام شود. همچنین تست غربالگری کلسی تونین میتواند برای بیماران باردار مناسب باشد. انجام تست اولتراسوند نیز برای تشخیص تعداد، اندازه و ویژگیهای ندولها مورد نیاز است. تست FNAB که یک تست اختصاصی است در بیماران باردار و غیر باردار ضروری است.
تست FNAB نئوپلازیهای فولیکولار را تشخیص میدهد که اکثراً خوشخیم هستند. اغلب بیماران باردار، جوان هستند و سرطانی که فقط صرفاً در سلولهای فولیکولار باشد، نادر است. طی دوران بارداری، نئوپلازیهای بدخیم فولیکولار معمولاً واریانتهای فولیکولی از سرطان پاپیلاری تیروئید میباشند که اغلب غیر تهاجمی هستند. برخی محققین معتقدند که در صورت تشخیص سرطان سلولهای Hürthle طبق نتایج بیوپسی، نیاز به درمان وسیعتری خواهد بود. هر چند تهاجمیتر بودن سلولهای Hürthle نسبت به سلولهای غیر Hürthle بحث برانگیز است. اگر نتایج تست FNAB در تشخیص سرطان پاپیلاری تیروئید مشکوک یا قطعی باشد باید جوانب مثبت و منفی جراحی طی بارداری را در برابر به تعویق انداختن آن تا بعد از زایمان در نظر گرفت. این امر بستگی به ویژگیهای تومور و مرحله بارداری دارد.
به طور کلی، نظر متخصصین بر این است که باید درمان هر سرطانی که در سه ماهه سوم بارداری تشخیص داده شد تا پس از زایمان به تعویق بیفتد اما در مورد واریانتهای تهاجمی سرطان و در موارد خاص سرطان مدولاری تیروئید باید مداخلات جراحی در سه ماهه دوم بارداری در نظر گرفته شود. مطالعات مروری بسیاری در زمینه سرطان تیروئید طی دوران بارداری پیشنهاد میکنند که در صورت صلاحدید پزشک، جراحی تا بعد از زایمان به تعویق بیفتد اما در سرطانهای مدولاری تیروئید، انجام عمل جراحی را توصیه میکنند. به طور کلی بیمارانی که با ندولهای تیروئیدی و سرطان مدولاری تیروئید شناخته میشوند، حتی اگر اندازه تومور کوچک و سطح کلسی تونین خیلی پایین باشد، تحت عمل جراحی قرار میگیرند چرا که تأخیر در انجام عمل جراحی، شانس درمان را کاهش میدهد.
مطالعات بسیاری در زمینه روشهای درمان بیماران دارای ندولهای تیروئیدی انجام شده است. موسا و مزافری در مطالعهای، ۶۱ خانم باردار مبتلا به سرطان تیروئید را با ۵۲۸ خانم غیر باردار مبتلا به سرطان تیروئید مقایسه کردند. دو گروه از نظر سن و نوع تومور مشابه یکدیگر بودند. مدت زمان پیگیری برای هر گروه به ترتیب ۲۲٫۴ و ۱۹٫۵ سال بود. در مورد خانمهای باردار، ۷۷% از بیماران بعد از زایمان تیروئیدکتومی انجام دادند و ۲۰% طی سه ماهه دوم تحت عمل جراحی قرار گرفتند. برداشتن نزدیک به تمام تیروئید در ۷۳% از خانمهای باردار انجام شد. ۳۰% از خانمهای باردار بعد از زایمان، توسط یدین رادیواکتیو تحت درمان قرار گرفتند. تفاوت معناداری در عود سرطان و یا مرگ ناشی از سرطان، بین خانمهای باردار و غیر باردار مشاهده نشد. عود سرطان در ۱۵% از خانمهای باردار و ۲۳% از خانمهای غیر باردار مشاهده شد. عود سرطان در خانمهای بارداری که طی بارداری تحت عمل جراحی قرار گرفتند ۱۴% و در خانمهایی که عمل جراحی را بعد از زایمان انجام دادند، ۱۵% گزارش شد. هیچ یک از خانمهای باردار و تنها ۱٫۲% از خانمهای غیر باردار به دلیل سرطان جان خود را از دست دادند. در این مطالعه بیان شد که در بیشتر موارد، جراحی تیروئید باید تا بعد از زایمان به تعویق بیفتد.
به طور کلی مطالعات نشان میدهند در خانمهای بارداری که به طور آشکار سرطانهای تیروئیدی غیر تهاجمی (Well-differentiated) دارند، درمان بیماری طی دوره بارداری ضروری نخواهد بود. در تشخیص این موارد، تست FNAB قابل اطمینان میباشد. همچنین در شرایط نئوپلاستیک که توصیه بر درمان فوری میباشد، جراحی میتواند به صورت کاملاً بی خطر در طی دوران بارداری انجام شود. در بیشتر سرطانهای تیروئیدی غیر مهاجم بهتر است انجام عمل جراحی تا بعد از زایمان به تعویق افتد اما در مواردی مانند بزرگ بودن تومور، رشد سریع تومور و نگرانی بیمار جراحی باید در سه ماهه دوم انجام شود (زمانی که خطر بروز عوارض در جنین و مادر کاهش مییابد). در هر صورت باید توجه داشت که عوارض خاص عمل جراحی تیروئید از جمله کاهش فشار خون مادر، هماتومای بعد از جراحی یا هایپوپاراتیروئیدیسم مادر، برای جنین مضر است. بنابراین تصمیم برای انجام عمل جراحی باید کاملاً بر پایه آگاهی، همکاری و رضایت بیمار، خانواده بیمار، جراح و متخصص زنان و زایمان انجام شود.
سرطان مدولاری تیروئید سرطان پاپیلاری تیروئید
در بیماران باردار، احتمال بروز هایپرپاراتیروئیدیسم اولیه وجود دارد. هایپرپاراتیروئیدیسم ثانویه و ثالث طی دوران بارداری بعید به نظر میرسد زیرا نارسایی کلیه که باعث هایپرپاراتیروئیدیسم ثانویه میشود، به طور کلی از ایجاد بارداری جلوگیری میکند. هایپرپاراتیروئیدیسم اولیه بسیار نادر و حدود ۸ نفر در ۱۰۰۰۰۰ نفر در هر سال میباشد. در اکثر این بیماران، علامت بالینی وجود ندارد اما میتوان آنها را با استفاده از کلسیم سرم و مقادیر پاراتورمون غربال کرد. از آنجا که ممکن است مقادیر پاراتورمون در مادر متغیر باشد، تشخیص هایپرپاراتیروئیدیسم در بیماران باردار میتواند چالش برانگیز شود. همچنین ممکن است مقادیر کلسیم به علت هایپرکلسی اوریا طی بارداری و جابجایی کلسیم به جفت، به صورت کاذب کاهش یابد. مادرانی که علامت بالینی خاصی ندارند تنها زمانی قابل تشخیص میشوند که نوزاد آنها دارای علامت بالینی شوند. عوارض این بیماری در دوران بارداری یا بعد از زایمان رخ میدهد و شامل سقط جنین، مردهزایی، عقب ماندگی رشد داخل رحمی، زایمان زودرس، هایپوکلسمی نوزاد و هایپوپاراتیروئید دائمی در نوزاد میباشد. مطالعات نشان میدهد که جراحی پاراتیروئید نباید تا بعد از زایمان به تعویق بیفتد و انجام عمل در سه ماهه دوم بارداری بهتر از سه ماهه اول خواهد بود.
هایپوکلسمی موقت به ویژه در نوزادان متولد شده با وزن کم و بیمار شایع است. دلایل هایپوکلسمی نوزاد شامل فاکتورهای مادری (کمبود ویتامین D و دیابت)، فاکتورهای هایپرپاراتیروئیدیسم نوزادی (عفونت، نارس بودن، خفگی در زمان تولد، هیپومنیزیمی و زردی) و فاکتورهای خارجی (تجویز محصولات خون سیتراته و تزریق چربی) میباشد. بیشتر نوزادان مبتلا به هایپوکلسمی، بدون علامت بالینی هستند. در بین نوزادانی که علامت بالینی دارند به طور معمول، تتانی مشاهده میشود. ۲۵-۲۰% نوزادان متولد شده از مادرانی که هایپرپاراتیروئیدیسم درمان نشده دارند، مبتلا به هایپوکلسمی آشکار هستند. نوزادان دارای علائم بالینی باید فوراً از طریق تزریق داخل وریدی کلسیم گلوکونات ۱۰% درمان شوند.
پاراتیروئیدکتومی تنها درمان قطعی در هایپرپاراتیروئیدیسم است. در مطالعات مروری مختلف گزارش شده است که انجام عمل پاراتیروئیدکتومی در سه ماهه سوم دوران بارداری، عوارض کمتری برای مادر و جنین دارد (۵٫۹% برای جنین و ۰% برای مادر). هایپوکلسمی بعد از عمل در ۶۳% مادران و ۱۸% نوزادان متولد شده تشخیص داده شده است که به آسانی با مصرف مکملهای کلسیم برطرف میشود. بنابراین متخصصین معتقدند که جراحی سبب پیشگیری از بروز عوارض شناخته شده در مادر و جنین مبتلا به هایپرپاراتیروئیدیسم درمان نشده میشود. شایان ذکر است که هایپرکلسمی طی دوران بارداری میتواند توسط پروتئین وابسته به پاراتورمون نیز ایجاد شود. این پروتئین توسط تومورهای بدخیم یا توسط جفت تولید میشود. بنابراین تمایز این شرایط از هایپرپاراتیروئیدیسم واقعی باید به دقت و از طریق اندازهگیری پاراتورمون انجام شود. متخصصین به این نتیجه رسیدند که هایپرپاراتیروئیدیسم باید با انجام عمل جراحی طی دوران بارداری درمان شود مگر در حالتی که هایپرپاراتیروئیدیسم خفیف و بدون علامت بالینی باشد که در صورت بروز آن در سه ماهه سوم بهتر است عمل جراحی تا بعد از زایمان به تعویق بیفتد.
هایپرپاراتیروئیدیسم یک بیماری بسیار مضر برای مادر و جنین میباشد که به همین دلیل متخصصین انجام فوری عمل جراحی را توصیه میکنند مگر در موارد هایپرپاراتیروئیدیسم خفیف که در سه ماهه سوم تشخیص داده میشود. جراحی باید تحت بیهوشی موضعی صورت گیرد و برای اطمینان از درمان کامل باید حین عمل جراحی، تست ارزیابی پاراتورمون انجام شود. بزرگترین مشکل در این جراحی عدم امکان استفاده از Technetium Sestamibi Scintigraphy به عنوان یک دستگاه قابل اعتماد و متداول جهت لوکالیزه کردن قبل از جراحی پاراتیروئید میباشد. بنابراین ممکن است اولتراسوند با رزولوشن بالا و یا MRI برای لوکالیزه کردن پاراتیروئید بدون انتقال پرتوهای یونیزه به کار رود. اگر لوکالیزاسیون قبل از عمل انجام نشود باید بیمار تحت بیهوشی عمومی قرار گیرد و از طریق جراحی سنتی درمان شود.
در جدول زیر، مواردی که باید در خانمهای باردار تصمیم به جراحی تیروئید و پاراتیروئید گرفته شود، ذکر شده است.
هر نوع جراحی طی دوران بارداری باید با دقت انجام شود. انجام عمل جراحی میتواند با خطرات و مزایایی برای مادر و جنین همراه باشد. برای انجام جراحی معمولاً بیهوشی موضعی نسبت به بیهوشی عمومی ترجیح داده میشود. از خطرات عمده عمل جراحی طی دوران بارداری به ویژه در سه ماهه اول، سقط جنین است. خطر بروز ناهنجاریهای مادرزادی اثبات نشده است. خانمهای بارداری که تحت عمل جراحی قرار میگیرند نسبت به خانمهای غیر باردار، مدت زمان بیشتری در بیمارستان بستری میشوند و هزینه بیشتری میپردازند. همچنین عوارض جراحی در بیماران باردار افزایش مییابد. لذا معمولاً عمل جراحی زمانی انجام میشود که مزایای آن بیشتر از خطراتش باشد. به طور کلی، جراحی تیروئید میتواند تا بعد از زایمان به تعویق بیفتد در حالی که جراحی پاراتیروئید قابل به تعویق انداختن نیست. در موارد سرطان تیروئید که باعث ایجاد نقص در تیروئید شده است یا در سرطانهای تهاجمی تیروئید نباید جراحی را به تعویق انداخت. در این شرایط، جراحی تیروئید طی دوران بارداری باید تحت نظارت دقیق صورت گیرد. جراحی پاراتیروئید تنها زمانی قابل به تعویق انداختن است که هایپرپاراتیروئیدیسم خفیف باشد یا در سه ماهه سوم تشخیص داده شده باشد. بهترین زمان برای جراحی تیروئید و پاراتیروئید در سه ماهه دوم بارداری است. مشاوره با متخصص با تجربه جراحی غدد، نتایج بهتری برای بیمار خواهد داشت. بیشتر مطالعات مروری، افزایش مرگ و میر یا عود سرطان ناشی از تأخیر عمل جراحی سرطان پاپیلاری یا سرطان فولیکولار غده تیروئید را رد میکنند. بنابراین در هر دو عمل جراحی تیروئید و پاراتیروئید باید خطرات و مزایای عمل جراحی به دقت در نظر گرفته شود و برنامه درمان، متناسب با نیازها و انتظارات بیمار تهیه شود.